یادداشتی که ارائه دادهاید، به شرح مهمی خطا در بودجه از بودجه سال ۱۴۰۳ و برنامه هفتم توسعه ایران اشاره دارد. این برنامه و بودجه سال ۱۴۰۳ مهمترین سندها و برنامههای اقتصادی کشور برای آینده هستند. متن شما تأکید دارد که این دو سند از نظر شفافیت و قابلیت تحلیل تبلور مالی، اقتصادی، اجتماعی و حتی فرهنگی کامل هستند و تفکر دولت و مجلس را به نحو شفافتری نشان میدهند.
این برنامه نه تنها اهداف رشد اقتصادی را تدوین میکند بلکه به مسائل مختلف مرتبط با سیاستگذاری دولت و برنامهریزی ملی نیز میپردازد. از نظر مهمترین اهداف برنامه هفتم توسعه، میتوان به افزایش ۸٪ سالانه اقتصاد کشور اشاره کرد که تا پایان سال ۱۴۰۷ حدود ۴۷٪ بزرگتر شود.
برای تحقق اهداف برنامه هفتم توسعه، منابع مالی مورد نیاز از داخل و خارج کشور تامین خواهد شد. این منابع شامل بخشهایی نظیر بازار سرمایه و نظام بانکی، فروش داراییهای دولت، صندوق توسعه ملی (درآمد صادرات نفت و فرآوردههای نفتی) و تامین مالی خارجی از نظام اقتصاد بینالمللی میشوند.
همچنین، تصویب این بودجه به عنوان برنامه عملیاتی یکساله برای تحقق اهداف و اجرای سیاستهای برنامه هفتم توسعه ضرورتی تعیینکننده است.
این مطالب نشان میدهند که دولت و مجلس ایران تاکیید دارند که برنامهریزی اقتصادی و مالی کشور به شفافیت و قابلیت تحلیل بالا نیاز دارد تا اهداف بلندمدت توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور تحقق پیدا کند.
متن شما در مورد فرآیند تنظیم بودجه و اصلاح ساختار بودجه در ایران اطلاعات مفصلی ارائه داده است. اصلاح ساختار بودجه و نقش دولت در اقتصاد موضوعی مهم است و نیازمند تغییرات اساسی در سیاستها و سازمانهای اقتصادی و مالی کشور است.
خطا در بودجه
این متن به نقدهایی نسبت به فعالیتهای دولت سیزدهم در زمینه اقتصاد و برنامهریزی اشاره دارد. بیان میکند که عدم ایفای نقش تعیینکننده توسط دولت در تغییرات ساختاری بودجه و نظام اداری و اقتصادی کشور باعث تبدیل این اصلاحات به تغییرات محدود در جزئیات بوده و اصولی تغییری در نظام حکمرانی و اقتصاد ایجاد نشده است.
این متن افکاری را ارائه میدهد که برای اصلاح نظام مدیریتی و اقتصادی ایران، لازم است که دولت توانایی ایفای نقش تعیینکننده در تحولات اقتصادی و اجتماعی را داشته باشد و تغییرات اساسی را در نظام حکمرانی کلان کشور ایجاد کند.
مطالب ارائه شده تأکید دارند که اصلاح ساختار بودجه و سیاستهای اقتصادی نیازمند تغییرات عمیق در نهادها و ساختارهای اقتصادی و مالی کشور است تا بتوان تحولات واقعی را در دستگاه دولتی و اقتصاد ملی ایجاد کرد.
متنی که ارائه دادهاید، به تنظیم بودجه برای سال ۱۴۰۳ در ایران اشاره دارد و نقدها و ملاحظاتی را در خصوص رویکردها و هدفهای تنظیم بودجه ارائه میدهد. متن تأکید دارد که تحولات اساسی و تغییرات نظامی در تنظیم بودجه برای سال ۱۴۰۳ بهوضوح مشخص نیست و به عبارت دیگر، اصلاحات گستردهتری در سیاستها و ساختار بودجه ارائه نشده است.
نکاتی که متن به آنها اشاره میکند، شامل:
1. دخالت دولت در اقتصاد: متن به نظر میرسد که دولت به میزان بیشتری در اقتصاد و نظام بودجهریزی دخالت میکند و تلاش دارد که از طریق دسترسی به تسهیلات بانکی و نیز نظارت بر بانکها و شرکتها بر تصمیمگیریهای اقتصادی تأثیر بگذارد.
2. هدفگذاری اقتصادی: متن به این نکته اشاره میکند که بر اساس بخشنامه بودجه، هدف رشد اقتصادی بهوضوح مشخص نشده است و این موضوع ممکن است به اندازه کافی در تنظیم بودجه سال ۱۴۰۳ رسیدگی نشود.
3. نقدها به سیاستهای پولی و بانکی: متن به نظر میرسد که نقدهایی نسبت به نقش دولت در سیاستهای پولی و بانکی ارائه داده و تأکید میکند که دولت به نوعی قویتر در این زمینه دخالت کرده و بیشتر کنترل دارد.
4. عدم تغییرات جذابیتدهنده: متن به این نکته اشاره میکند که تغییراتی که در تنظیم بودجه برای سال ۱۴۰۳ اعمال شده، تغییرات اساسی و جذابیتدهندهای را به همراه نداشته و به طور کلی نهادها و ساختارها از نظر نظامی تغییر نکردهاند.
با توجه به موارد بالا، متن به نظر میرسد نگرانیهایی در خصوص اصولیتر کردن تنظیم بودجه و تغییر نظام اقتصادی و بودجهریزی در کشور وجود دارد. تأخیر در تصویب برنامه هفتم توسعه و تنظیم بودجه میتواند فرصتی فراهم کند تا تغییرات اساسی در نظام اقتصادی و بودجهریزی ایجاد شوند.