سفر محمود احمدینژاد برای شرکت در کنفرانس مدیریت منابع آب در گوتمالا در مهر ماه ۱۴۰۲، یادآور مدیریت خود وی در حوزه منابع آب بود. سد گتوند یکی از بزرگترین سدهای ایران است که در زمان احمدینژاد افتتاح شد.
این سد روی رودخانه کارون در فاصله ۲۵ کیلومتری شمال شهرستان شوشتر و در ۱۰ کیلومتری شمال شرقی شهر گتوند در استان خوزستان قرار دارد. ارتفاع سدِ سنگریزهای با هسته رسی ۱۸۲ متر و طول تاج آن ۷۶۰ متر بلندترین سد خاکی کشور شناخته میشود. دریاچه سد گتوند دومین دریاچه مصنوعی بزرگ کشور پس از کرخه محسوب میشود. حجم مخزن سد چهار هزار و ۶۴۷ میلیون متر مکعب و حجم مفید آن سه هزار و ۴۷۰ میلیون مترمکعب اعلام شده است.
هدف از ساخت سد گتوند
هدف از ساخت این سد چه تامین برق (با متوسط تولید چهار هزار و ۲۵۰ گیگاوات ساعت در سال)، کنترل سیلابهای فصلی رودخانه کارون و آبهای خروجی از سدهای بالادست، تنظیم آب کشاورزی پاییندست و ایجاد جاذبههای گردشگری ذکر شد. شروع ساخت سد در سال ۱۳۷۶ آغاز شد و در سال ۱۳۹۱ به پایان رسید.
پورمحمدی رییس وقت سازمان بازرسی کل کشور با اشاره به صرف ۲۰۰۰ میلیارد تومان اعتبار برای ساخت سد گتوند و همچنین کار صدها متخصص در سه دولت روی این سد و عدم توجه آنها به مشکلاتی که سد ایجاد میکند.
ایشان گفته بودند: «در سازمان بازرسی کل کشور با کارشناسیهایی که انجام دادیم به این نتیجه رسیدیم که نمیتوان با شرایط حاضر سد گتوند به فعالیت ادامه دهد و با مدنظر قرار دادن قانون و کار کارشناسی این تصمیم را ابلاغ کردهایم و پای آن هم ایستادهایم.» پورمحمدی با ذکر اقدامات سازمان بازرسی کل کشور پس از ابلاغ این تصمیم گفت: «۶۰۰ هزار از اراضی زیر کشت در این مناطق وجود دارد که با چند بار آبیاری شدن با آب شور، تبدیل به نمکزار میشود و ما این مساله را به وزارت جهاد کشاورزی گزارش دادهایم که یا باید در این فصل آبی، سد را تخلیه کنند یا باید فکری به حال کشاورزی منطقه کنند.»
جواب نامه رسمی پورمحمدی رییس سازمان بازرسی کل کشور توسط محمود احمدینژاد
محمود احمدینژاد، در جواب نامه رسمی پورمحمدی رییس سازمان بازرسی کل کشور درباره نواقص فنی سد گتوند، وی را بیسواد نامید و در دفاع از جانمایی غلط پروژه ۲۵۰۰ میلیارد تومانی سد گتوند علیا به این سخن اکتفا کرد که «من خودم مهندس عمرانم.» او در تاریخ ۰۵/۰۵/۱۳۹۰ آبگیری سد گتوند علیا را اعلام کرد.
وی سپس در یک گردهمایی گفت: «یک آدم بیسوادی وارد کارهای تخصصی میشود و به ما نامه رسمی میزند که شما این سد را در این نقطه نسازید و در جای دیگری احداث کنید. به تو چه ارتباطی دارد؟ اصلا تو میفهمی سد یعنی چه؟ چه کسی به تو این اجازه را داده است که چنین کاری را انجام دهی؟ من که خودم مهندس عمران هستم در این باره اظهارنظر نمیکنم، چراکه احداث یک سد مطالعات زمینشناسی و هیدرولوژیکی فراوانی را میطلبد، در انتهای نامه هم تهدید میکنند که اگر این کار را انجام ندهید با شما برخورد میکنیم.»
در سال ۹۴ زمانی که شوری آب پشت سد، افزایش یافت رییس موسسه آب و دبیر شورای هماهنگی آب دانشگاه تهران در گزارش شناخت دانشگاه تهران به دو اشتباه، یعنی تعیین محور سد در محل نامناسب توسط مشاور اولیه و تصمیم به آبگیری سد بدون تکمیل تمهیدات علاج بخشی اشاره کرد. برای ساخت سد گتوند از سال ۱۳۸۰ به بعد بیش از ۳۶۰ پیمانکار با این پروژه همکاری داشتهاند. این سد روی لایههای نمکی تشکیلات تبخیری گچساران قرار دارد. ۱۰ روز پس از آبگیری، دیوار حائل ۱۲۰ سانتیمتر نشست کرد. لایههای نمکی در آب پشت سد حل شده و بدینترتیب کیفیت آب کارون پشت این سد به شدت کاهش یافته و شور شده است.
دستاندرکاران ساخت سد از وجود سازند نمکی گچساران مطلع بودند اما راهحل را در این دیدند که با صرف ۱۳۰ میلیارد تومان یک پتوی رسی روی لایههای نمکی ایجاد کنند. آب شیرین کارون، وقتی پشت سد قرار میگیرد، شور میشود. این آب شور میتواند تمام زمینهای پاییندست، کشاورزی و کشت و صنعت خوزستان را نابود کند. شرکت امریکایی سال ۱۳۵۰ مطالعات مکانیابی سد گتوند را انجام داد. محل پیشنهادی آنها ۱۴ و نیم کیلومتر بالاتر از مکان فعلی بود. سال ۱۳۷۷ وزارت نیرو و پیمانکار با تعیین محل فعلی مخزن سد از ۲/۲ میلیارد به ۷/۴ میلیارد افزایش دادند.
ساخت سد گتوند، انتقالهای مکرر آب و آلایندگیهای صنایع استان از جمله شرکت توسعه کشت و صنعت نیشکر، عوامل اصلی نابودی محیطزیست خوزستان و رودخانه کارون بوده است. مجوز احداث سد شرایطی داشته که رعایت نشد. در سال ۱۳۹۰ رییس وقت سازمان حفاظت محیطزیست گفت: وزارت نیرو در حال ایمنسازی اطراف سد گتوند است و تا زمانی که تثبیت نمک در آن مکان انجام نشود این سد افتتاح نمیشود. وزارت نیرو با استفاده از خاک رس که به پتوی رسی معروف است اقدام به ایمنسازی اطراف سد کرده تا مخزن سد و جریان آب، نمکزار ایجاد نکند.
آن هنگام مدیران سازنده سد گتوند مدعی شدند که «اگر سد گتوند نبود، علاوه بر مشکل گرد و غبار، خوزستان با مشکل بیآبی هم مواجه بود. کشت پاییندست سد نه تنها کاهش نیافته بلکه با آبرسانی به اندازه مطلوب بیش از گذشته رونق داشته است. بررسیها نشان داد که احتمال بروز لغزشهای بزرگ وجود ندارد و پس از بروز انحلال اولیه نمکها، به دلیل ریزش لایههای مارنی روی لایههای انحلالی، نرخ انحلال به میزان قابلتوجهی کاهش مییابد و امکان درگیر شدن کل نمک با آب وجود نداشته یا با روندی بطئی محتمل خواهد بود…
سازند گچساران به لحاظ طبیعت و به لحاظ جنس زمین و ساختار زمینشناسی در مقابل آب مقاومتی ندارد. این هم در پیشبینی ما بوده است که این اتفاق رخ میدهد و ما برای اینکه نرخ انحلال نمک این سازند گچساران را در مراحل آبگیری به حداقل برسانیم یک پوشش روی آن ایجاد کرده بودیم که البته پیشبینی ما این بوده است این پوشش به مرور زمان در طول یک ماه از بین میرود و اتفاقا یک بخشی از کار نیز زیر آب میرود.»
ولی در عمل و واقعیت آب پشت سد به شدت شور شد و تصمیم گرفتند تا به تدریج نمک را تخلیه کنند. تخلیه آبِ شور و نمک جمع شده پشت سد به آسیب گسترده به زمینهای پایین دست انجامید.